انواع ریسک در بازار سرمایه چیست؟ چگونه از ریسک ها در بازار سرمایه جلوگیری کنیم؟ منظور از انواع ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟ در این مقاله از آکادمی کارینکس، قرار است به صورت کامل این موضوع را بررسی کنیم و به تمامی پرسش های مطرح شده پاسخ دهیم، پس با ما تا انتهای این مطلب همراه باشید.
بازار سرمایه به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام مالی هر کشور، نقش بسیار مهمی در جذب منابع مالی و هدایت آنها به سمت فعالیتهای تولیدی و اقتصادی ایفا میکند. افراد و نهادهای مختلف با هدف کسب سود، داراییهای خود را در ابزارهای مالی مختلفی مانند سهام، اوراق بدهی، صندوقهای سرمایه گذاری و غیره سرمایه گذاری میکنند.
با این حال، ورود به بازار سرمایه همواره با عدمقطعیت و نوساناتی همراه است که به آنها ریسک گفته میشود. شناخت انواع ریسک در بازار سرمایه، به خصوص برای سرمایه گذاران تازه وارد، موضوعی حیاتی است؛ چرا که درک صحیح از ریسکها، میتواند مانع تصمیمات احساسی و شتابزده شود و مسیر سرمایه گذاری را شفافتر و قابلکنترلتر کند.
در فرآیند سرمایه گذاری، عدم آشنایی با انواع ریسک ممکن است منجر به زیانهای سنگین شود؛ چرا که هر دارایی مالی ممکن است در اثر عوامل درونی یا بیرونی دچار کاهش ارزش شود. برخی از این ریسکها به کل بازار مربوط میشوند (ریسکهای سیستماتیک) و برخی دیگر، مختص به یک صنعت یا شرکت خاص هستند (ریسکهای غیرسیستماتیک).
سرمایه گذارانی که درک درستی از این دسته بندیها ندارند، معمولاً یا دچار ترس بیشازحد میشوند و فرصتهای خوب را از دست میدهند، یا با خوشبینی غیرواقعبینانه، وارد موقعیتهای پرخطر میشوند. در این مقاله از کارینکس قصد داریم به طور کامل با انواع ریسک در بازار سرمایه آشنا شویم، آنها را دسته بندی کنیم و روشهای کنترل و مدیریت هر کدام را بررسی نماییم.
آشنایی با تعریف انواع ریسک؛ مفهوم ریسک در بازار سرمایه
به زبان ساده، ریسک در بازار سرمایه به معنای احتمال انحراف بازده واقعی سرمایه گذاری از بازده مورد انتظار است. به عبارت دیگر، وقتی فردی تصمیم میگیرد در یک سهم یا دارایی مالی سرمایه گذاری کند، انتظار دارد سود مشخصی کسب کند. اما همیشه این احتمال وجود دارد که به دلایل مختلف، بازده واقعی کمتر یا بیشتر از انتظار باشد.
این فاصله میان آنچه پیشبینی شده و آنچه واقعاً رخ میدهد، همان چیزی است که به آن ریسک میگوییم. ریسک بخش جداییناپذیر سرمایه گذاری است و نمیتوان آن را به طور کامل حذف کرد، اما میتوان با شناخت درست انواع ریسک و استفاده از ابزارهای تحلیلی، آن را مدیریت کرد یا درصد آن را کاهش داد.
در فضای مالی و اقتصادی، ریسک میتواند از منابع مختلفی ناشی شود: تغییرات در نرخ بهره، نوسانات بازار، تصمیمات مدیریتی نادرست، تحولات سیاسی یا حتی تغییرات ناگهانی در قیمت ارز. همه این موارد میتوانند منجر به کاهش ارزش دارایی یا سودآوری پایینتر از انتظار شوند.
پیشنهاد میکنیم حتما بخوانید: ” اصول سرمایه گذاری موفق“
بنابراین، درک انواع ریسک برای سرمایه گذاران به منزله شناخت نقشهای از موانع احتمالی در مسیر سرمایه گذاری است. افرادی که بهخوبی با ریسکها آشنا باشند، توانایی بیشتری در انتخاب داراییهای مناسب، تنوع بخشی به سبد سرمایه گذاری و استفاده از استراتژیهای پوشش ریسک خواهند داشت.
باید توجه داشت که «ریسک» با «عدمقطعیت» (uncertainty) تفاوت دارد. در ریسک، ما با موقعیتی رو به رو هستیم که نتایج مختلف آن قابل شناسایی و تا حدی قابل پیشبینیاند؛ یعنی میتوان احتمال رخداد هر نتیجه را بر اساس دادههای تاریخی یا تحلیلهای منطقی تخمین زد.
اما در عدمقطعیت، شرایط بهگونهای است که اطلاعات کافی برای پیشبینی آینده در دست نیست و احتمال وقوع نتایج مختلف نیز نامشخص است. بهعبارت دیگر، در ریسک میتوان با ابزارهایی مانند تحلیل آماری، مدیریت سرمایه یا بیمه، تا حدی از خطرات کاست، اما در شرایط عدمقطعیت، تصمیم گیری بهمراتب دشوارتر و مبهمتر خواهد بود.
تمایز بین این دو مفهوم برای فهم بهتر انواع ریسک در بازار سرمایه، به ویژه در تحلیل رفتار بازار و طراحی استراتژیهای مدیریت سرمایه، اهمیت زیادی دارد.
طبقه بندی کلی انواع ریسک در بازار سرمایه
در علم مالی، ریسکها به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک. این دو دسته، پایه و اساس تحلیل و مدیریت ریسک در بازار سرمایه به شمار میروند.
ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار، آن دسته از ریسک هایی است که به کل اقتصاد یا بازار مربوط می شوند و معمولاً قابل کنترل یا حذف نیستند. این نوع از ریسکها ناشی از عواملی مانند نوسانات نرخ بهره، تورم، رکود اقتصادی، بحرانهای سیاسی یا تغییرات کلان در بازار جهانی هستند. حتی اگر سرمایه گذار یک سبد کاملاً متنوع از داراییها داشته باشد، باز هم نمیتواند از اثرات منفی این نوع ریسک در امان بماند. بنابراین، ریسک سیستماتیک به نوعی بخشی اجتنابناپذیر از سرمایه گذاری محسوب میشود.
در مقابل، ریسک غیرسیستماتیک به عواملی مربوط میشود که فقط بر یک صنعت، شرکت یا بخش خاصی از بازار تأثیر میگذارند. این نوع ریسک معمولاً قابل پیشبینیتر و تا حدی قابل کنترلتر است، چرا که از تصمیمات مدیریتی، مشکلات عملیاتی، مسائل مالی یا حوادث داخلی یک شرکت ناشی میشود. نکته مهم این است که ریسکهای غیرسیستماتیک را میتوان با تنوع بخشی (Diversification) کاهش داد. یعنی اگر سبد سرمایه گذاری بهدرستی بین صنایع و شرکتهای مختلف پخش شده باشد، آسیب ناشی از این نوع ریسکها به حداقل میرسد.
درک تفاوت بین این دو دسته از انواع ریسک، نهتنها برای تحلیل بهتر وضعیت بازار بلکه برای ساخت یک پرتفوی منطقی و پایدار ضروری است. سرمایه گذاران حرفهای معمولاً تلاش میکنند ریسکهای غیرسیستماتیک را با تنوع بخشی مدیریت کنند و در عین حال، برای مواجهه با ریسکهای سیستماتیک، از استراتژیهایی مانند پوشش ریسک (hedging)، استفاده از ابزار مشتقه یا تخصیص دارایی متنوع استفاده میکنند.
در جدول زیر به صورت مختصر، ریسک های سیستماتیک و غیرسیستماتیک را برای شما مقایسه کردیم:
ویژگیها | ریسک سیستماتیک | ریسک غیرسیستماتیک |
تعریف | ریسکی که بر کل بازار یا اقتصاد تأثیر دارد | ریسکی که به یک شرکت یا صنعت خاص مربوط میشود |
قابلیت کنترل | قابل کنترل نیست | تا حد زیادی قابل کنترل است |
مثالها | تورم، نرخ بهره، رکود اقتصادی | مشکلات مالی شرکت، مدیریت ضعیف |
قابلیت کاهش با تنوع بخشی | خیر | بله |
نام دیگر | ریسک بازار (Market Risk) | ریسک خاص (Specific Risk) |
تأثیر در پرتفوی متنوع | باقی میماند | کاهش مییابد یا حذف میشود |
در ادامه به صورت جزئی تر ریسک های سیستماتیک و غیرسیستماتیک را بررسی خواهیم کرد.
انواع ریسک سیستماتیک
همانطور که در بالا هم به آن اشاره کردیم، ریسک های سیستماتیک جزئی از اتفاقات رایج بازار هستند که به عوامل کلان اقتصادی، سیاسی یا اجتماعی مربوط می شوند و تاثیر آنها به کل جامعه تحمیل میشود.
شناخت دقیق انواع ریسک سیستماتیک از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چرا که تحلیل این ریسکها میتواند به درک بهتر شرایط کلی بازار و پیشبینی رفتار سرمایه گذاران در مواجهه با نوسانات اقتصادی کمک کند.
در ادامه با مهمترین نمونههای ریسک سیستماتیک آشنا میشویم.
ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ریسک نرخ بهره زمانی بروز میکند که تغییر در نرخهای بهره منجر به نوساناتی در ارزش داراییهای مالی شود. این نوع ریسک به ویژه برای سرمایه گذارانی که داراییهای مبتنی بر درآمد ثابت، مانند اوراق بدهی، در پرتفوی خود دارند اهمیت زیادی دارد.
به طور معمول، با افزایش نرخ بهره، ارزش بازار اوراقی که نرخ بهره کمتری دارند کاهش مییابد؛ چرا که این اوراق در مقایسه با اوراق جدیدتر، جذابیت کمتری برای سرمایه گذاران خواهند داشت. این مسئله میتواند باعث افت قیمت اوراق و در نهایت زیان سرمایه گذاران شود. ریسک نرخ بهره از جمله ریسکهای سیستماتیک است که تحت تأثیر سیاستهای پولی بانک مرکزی، شرایط اقتصادی کشور و تحولات بازارهای جهانی قرار دارد.
ریسک تورم (Inflation Risk)
ریسک تورم به احتمال کاهش قدرت خرید پول در اثر افزایش سطح عمومی قیمتها اشاره دارد. این نوع ریسک میتواند باعث شود که بازده واقعی سرمایه گذاریها (یعنی بازده پس از کسر تورم) کمتر از حد انتظار باشد.
برای نمونه، اگر بازده اسمی یک سرمایه گذاری ۱۵ درصد باشد، اما نرخ تورم در همان دوره به ۱۸ درصد برسد، در واقع سرمایه گذار متحمل زیان واقعی شده است. این ریسک به صورت مستقیم بر ارزش واقعی داراییها و سودآوری شرکتها تأثیر میگذارد و از جمله انواع ریسک سیستماتیک محسوب میشود که کنترل کامل آن از اختیار سرمایه گذاران خارج است.
ریسک ارزی (Currency Risk)
ریسک ارزی زمانی رخ میدهد که نوسانات نرخ ارز باعث تغییر در ارزش داراییها یا درآمدهای ناشی از سرمایه گذاری شود. این ریسک معمولاً برای شرکتهایی که با بازارهای بینالمللی در ارتباط هستند یا درآمد آنها به ارزهای خارجی وابسته است، اهمیت ویژهای دارد.
تغییرات در نرخ برابری ارزها میتواند منجر به کاهش یا افزایش ارزش بازدهی سرمایه گذاریها شود. این مسئله در کشورهای دارای نوسانات ارزی بالا (مانند ایران) بیشتر نمود پیدا میکند و از جمله ریسکهای سیستماتیک رایج در بازارهای نوظهور به شمار میرود.
ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی به ریسکهایی اطلاق میشود که ناشی از تحولات و ناپایداریهای سیاسی در یک کشور هستند. تغییرات ناگهانی در سیاستهای اقتصادی، تصویب قوانین جدید، تحریمهای بینالمللی، بیثباتی دولتها و سایر رویدادهای سیاسی میتوانند تأثیرات عمدهای بر بازارهای مالی داشته باشند.
این ریسک، به ویژه در کشورهای در حال توسعه یا با ساختار حکمرانی ناپایدار، بسیار قابل توجه است. ریسک سیاسی از جمله ریسکهای سیستماتیک است که میتواند فضای سرمایه گذاری را برای مدتزمانی طولانی دچار تزلزل کند و برنامهریزیهای اقتصادی را با چالش مواجه سازد.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار یکی از فراگیرترین انواع ریسک در بازار سرمایه محسوب میشود و به طور کلی ناشی از نوسانات کلی بازار و شرایط اقتصادی کلان است. این ریسک میتواند در اثر عوامل مختلفی مانند تغییرات در چرخههای اقتصادی، بحرانهای مالی جهانی، جو روانی حاکم بر بازار، و حتی وقایع غیرمنتظره مانند جنگ یا بیماریهای فراگیر ایجاد شود.
ویژگی اصلی ریسک بازار آن است که بر کل پرتفوی سرمایه گذاری تأثیرگذار است و امکان حذف کامل آن از طریق تنوع بخشی وجود ندارد. از این رو، شناخت و تحلیل دقیق این نوع ریسک سیستماتیک برای اتخاذ تصمیمهای هوشمندانه در بازار سرمایه امری ضروری به شمار میآید.
انواع ریسک غیرسیستماتیک
ریسکهای غیرسیستماتیک به آن دسته از ریسکهایی اطلاق میشود که تنها بر یک صنعت، شرکت یا نهاد خاص تأثیر میگذارند و برخلاف ریسکهای سیستماتیک، منشأ آنها از درون سازمانها یا بخشهای خاص بازار ناشی میشود. این ریسکها به صورت موضعی و محدود عمل کرده و میتوانند از طریق تنوع بخشی در پرتفوی سرمایه گذاری تا حد زیادی کاهش یا حذف شوند.
درک دقیق انواع ریسک غیرسیستماتیک به سرمایه گذاران کمک میکند تا با ارزیابی دقیقتری از عوامل داخلی مؤثر بر عملکرد شرکتها، تصمیم گیری آگاهانهتری در خصوص خرید، فروش یا نگهداری داراییهای مالی داشته باشند. در ادامه، به بررسی مهمترین نمونههای ریسک غیرسیستماتیک میپردازیم.
ریسک تجاری (Business Risk)
ریسک تجاری به ریسکی گفته میشود که ناشی از شرایط خاص عملیاتی یک شرکت است. این نوع ریسک ممکن است از طریق کاهش فروش، افزایش هزینههای تولید، ورود رقبا به بازار، تغییر در سلیقه مصرفکننده یا بروز اختلالات در زنجیره تأمین پدید آید.
ریسک تجاری معمولاً از درون ساختار سازمانی یا عملکرد مدیریتی نشأت میگیرد و توان شرکت در تولید سود پایدار را تحتتأثیر قرار میدهد. از آنجا که این ریسک مختص هر شرکت یا صنعت است، سرمایه گذاران میتوانند با سرمایه گذاری در صنایع و شرکتهای متنوع، اثر آن را در سبد خود کاهش دهند.
ریسک مالی (Financial Risk)
ریسک مالی به احتمال ناتوانی شرکت در انجام تعهدات مالی خود، مانند بازپرداخت بدهیها، بهره و سایر هزینههای مالی گفته میشود. این ریسک معمولاً در شرکتهایی که دارای سطح بالایی از بدهی هستند یا از ساختار سرمایه نامتعادل برخوردارند بیشتر دیده میشود. بالا بودن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، حاکی از وابستگی شدید شرکت به منابع مالی خارجی است که در دوران رکود یا کاهش درآمد میتواند به بحران مالی منجر شود. کنترل این ریسک از طریق تحلیل صورتهای مالی و بررسی دقیق شاخصهای اهرمی امکانپذیر است.
ریسک مدیریتی (Management Risk)
ریسک مدیریتی به ریسکی اطلاق میشود که از تصمیمات ضعیف، سوء مدیریت، ناکارآمدی در برنامهریزی یا اجرای نادرست استراتژیهای شرکت ناشی میشود. این ریسک میتواند موجب کاهش بهرهوری، از دست رفتن فرصتهای بازار، یا حتی بروز بحرانهای مالی در سازمان گردد.
توانایی تیم مدیریتی در هدایت صحیح شرکت، به ویژه در شرایط بحرانی، نقش کلیدی در کاهش این نوع ریسک دارد. سرمایه گذاران معمولاً از طریق بررسی سوابق مدیریتی، عملکرد گذشته و نحوه واکنش شرکت به چالشهای محیطی به ارزیابی این ریسک میپردازند.
ریسک صنعت (Industry Risk)
ریسک صنعت به مجموعهای از تهدیدهایی اطلاق میشود که از درون یک صنعت خاص ناشی میشوند و میتوانند تمامی شرکتهای فعال در آن صنعت را تحتتأثیر قرار دهند. این تهدیدات ممکن است شامل تغییرات فناورانه، ورود رقبای جدید، تغییر در مقررات دولتی، یا نوسانات تقاضای بازار باشد.
به عنوان مثال، صنعت خودروسازی ممکن است با ریسکهایی نظیر افزایش قیمت سوخت یا قوانین سختگیرانه زیستمحیطی مواجه شود. برای کاهش این نوع ریسک، سرمایه گذاران میتوانند از راهبردهای متنوع سازی میان صنایع مختلف استفاده کنند.
ریسک قانونی (Legal/Regulatory Risk)
ریسک قانونی یا ریسک مقرراتی، به احتمال ایجاد زیان ناشی از تغییر یا اجرای ناگهانی قوانین، مقررات یا سیاستهای نظارتی اشاره دارد. این نوع ریسک ممکن است شامل دعاوی حقوقی، جرائم مالی، لغو مجوزها یا تصویب قوانین جدیدی باشد که مستقیماً بر عملیات شرکت تأثیر میگذارند.
ریسک قانونی به ویژه در حوزههایی مانند داروسازی، بانکداری، بیمه یا انرژی بیشتر دیده میشود. ارزیابی صحیح ریسکهای حقوقی و انطباق با الزامات قانونی از جمله اقدامات ضروری برای کاهش این نوع ریسک به شمار میآید.
ابزارها و روشهای مدیریت انواع ریسک
در بازار سرمایه، موفقیت تنها به میزان سودآوری محدود نمیشود، بلکه به توانایی سرمایه گذار در مدیریت مؤثر ریسکها نیز بستگی دارد. هیچ استراتژی سرمایه گذاریای بدون درک عمیق از ریسک و روشهای کنترل آن کامل نیست.
از آنجایی که انواع ریسک در بازار سرمایه، چه سیستماتیک و چه غیرسیستماتیک، میتوانند بازدهی سرمایه گذاری را تحتتأثیر قرار دهند، بهکارگیری ابزارها و تکنیکهای مدیریت ریسک ضروری است.
در ادامه، به مهمترین روشهای مدیریت انواع ریسک در بازار سرمایه پرداخته میشود:
1- متنوع سازی سبد سرمایه گذاری (Diversification)
تنوع بخشی به سبد سرمایه گذاری یکی از ابتداییترین و در عین حال مؤثرترین راهکارها برای مدیریت ریسکهای غیرسیستماتیک است. با پخش کردن سرمایه بین داراییها، صنایع یا بازارهای مختلف، ریسک مرتبط با عملکرد ضعیف یک دارایی خاص کاهش مییابد.
به عبارت دیگر، افت ارزش یک دارایی میتواند توسط رشد ارزش سایر داراییها در سبد جبران شود. اگرچه متنوع سازی نمیتواند ریسکهای سیستماتیک مانند ریسک بازار یا ریسک تورم را حذف کند، اما برای کنترل ریسکهای خاص شرکت یا صنعت بسیار کارآمد است.
2- استفاده از ابزار مشتقه (Derivatives)
ابزارهای اوراق مشتقه، مانند قراردادهای اختیار معامله (Options)، قراردادهای آتی (Futures) و سوآپها (Swaps)، به سرمایه گذاران این امکان را میدهند که از داراییهای خود در برابر نوسانات قیمت محافظت کنند. این ابزارها نوعی بیمه مالی محسوب میشوند که در صورت استفاده صحیح، میتوانند نقش مهمی در پوشش ریسک داشته باشند.
برای مثال، سرمایه گذاری که از کاهش قیمت یک سهم نگران است، میتواند با خرید اختیار فروش (Put Option) از افت قیمت محافظت شود. استفاده از مشتقات نیازمند دانش تخصصی و درک دقیق از ویژگیهای فنی این ابزارهاست.
3- تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، دو روش شناختهشده برای ارزیابی فرصتهای سرمایه گذاری و مدیریت ریسک هستند. تحلیل بنیادی با تمرکز بر ارزش ذاتی شرکتها، وضعیت مالی، درآمد، هزینهها و شرایط کلان اقتصادی، به سرمایه گذار کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کند و از سرمایه گذاری در داراییهای پرریسک یا فاقد ارزش اجتناب نماید.
در مقابل، تحلیل تکنیکال با بررسی نمودارها، روندها، حجم معاملات و الگوهای قیمتی، امکان پیشبینی حرکات آینده بازار را فراهم میآورد. سرمایه گذاران با تلفیق این دو روش میتوانند نقاط ورود و خروج مناسبتری انتخاب کرده و با شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی، ریسک نوسانات شدید را بهتر کنترل نمایند.
4- مدیریت سرمایه و تعیین حد ضرر (Stop-Loss)
مدیریت سرمایه به معنی تعیین حجم بهینه برای هر معامله و تنظیم نسبت ریسک به بازده مناسب در هر موقعیت معاملاتی است. یکی از اصول کلیدی مدیریت سرمایه، تعیین حد ضرر (Stop-Loss) است. حد ضرر، سطح قیمتیای است که در صورت رسیدن به آن، معامله بسته میشود تا از زیان بیشتر جلوگیری گردد. تعیین حد ضرر موجب میشود احساسات هیجانی، مانند ترس یا طمع، بر تصمیمگیری غلبه نکند. همچنین با تعیین سقف زیان قابل تحمل، سرمایه گذار میتواند سرمایه خود را در برابر نوسانات شدید بازار محافظت کند.
جمع بندی در مورد انواع ریسک در بازار سرمایه
در بازار سرمایه، سودآوری همواره در کنار ریسک معنا پیدا میکند. شناخت دقیق انواع ریسک که در این مقاله به صورت مفصل به آن پرداختیم، از جمله ریسکهای سیستماتیک نظیر ریسک بازار، نرخ بهره یا تورم، و نیز ریسکهای غیرسیستماتیک مانند ریسک مدیریتی، تجاری یا مالی، گام نخست در مسیر سرمایه گذاری هوشمندانه و نزدیک به موفقیت است. سرمایه گذارانی که تنها به دنبال بازدهی بدون توجه به عوامل ریسکزا هستند، در بلندمدت با زیانهای جدی مواجه خواهند شد.
در این مقاله، ابتدا با تعریف و تقسیمبندی انواع ریسک در بازار سرمایه آشنا شدیم و سپس هر یک از این ریسکها را به صورت مبسوط بررسی کردیم. همچنین به ابزارها و روشهای علمی و عملیاتی برای مدیریت ریسک پرداختیم؛ از جمله متنوع سازی سبد، بهرهگیری از ابزارهای مشتقه، تحلیلهای مالی و تعیین حد ضرر.
در نهایتاین مقاله، توصیه میشود پیش از ورود به بازار سرمایه، هر سرمایه گذار دانش خود را نسبت به ماهیت ریسکها ارتقا دهد و با بهرهگیری از ابزارهای تحلیلی و مدیریت مالی، ساختار سرمایه گذاری خود را بر پایه عقلانیت، نه احساسات، بنا کند. بازار سرمایه، اگرچه فرصتهای رشد فراوانی در اختیار افراد قرار میدهد، اما تنها برای آن دسته از سرمایه گذارانی که درک صحیحی از ریسک و نحوه مواجهه با آن دارند، پاداشهای بلندمدت به همراه خواهد داشت.