دلیل ترس از شکست در سرمایه گذاری چیست؟ چرا بسیاری از افراد با اینکه میدانند سرمایه گذاری میتواند سودآور باشد، باز هم از قدم گذاشتن در این مسیر طفره میروند؟ آیا ممکن است این ترس باعث از دست رفتن فرصتهای مالی بزرگ شود؟ اگر ذهن شما هم درگیر این پرسش هاست، این را بدانید که تنها نیستید، بسیاری از افرادی که علاقه مند به سرمایه گذاری هستند، با این قضیه دست و پنجه نرم میکنند. به همین منظور، ما در این مقاله از آکادمی کارینکس قصد داریم که به صورت کلی با بررسی دلایل شکست در سرمایه گذاری، راهکارهایی برای غلبه بر آنها ارائه کنیم.
به طور فراگیر، ترس از شکست در سرمایه گذاری یکی از رایجترین موانع ذهنی است که مانع ورود بسیاری از افراد به دنیای سرمایه گذاری میشود. این ترس معمولاً از تجربههای تلخ دیگران، اخبار منفی، یا حتی فقدان آموزش مالی ناشی میشود و میتواند به تصمیم گیریهای اشتباه یا حتی عدم تصمیم گیری منجر شود.
در دنیای سرمایه گذاری، شکست همیشه به معنای از دست دادن پول نیست؛ گاهی تنها یک تجربه است، یک فرصت برای یادگیری و رشد. اما ذهن ما، مخصوصا وقتی آموزش ندیده یا تحت تأثیر ترس و اضطراب است، این تجربهها را بزرگنمایی میکند و آن را به عنوان «پایان راه» تفسیر میکند.
همین طرز فکر میتواند شما را از ورود به دنیایی محروم کند که برای بسیاری، مسیر آزادی مالی و استقلال واقعی بوده است. شکست در سرمایه گذاری نه تنها اجتناب ناپذیر نیست، بلکه قابل مدیریت و حتی قابل پیشبینیست.
در این مقاله، به شما کمک میکنیم تا ترس از شکست را بهتر بشناسید، ریشههای آن را پیدا کنید و با ابزارهای روانی و عملی، بر آن غلبه کنید. از تحلیل دلایل ترس گرفته تا راهکارهای واقعی برای شروعی مطمئن، همهچیز را به زبان ساده و کاربردی توضیح دادهایم. اگر میخواهید با اطمینان بیشتری سرمایه گذاری کنید و جلوی ترسها را بگیرید، این راهنما دقیقاً برای شما نوشته شده است. تا انتهای مقاله کارینکس با ما باشید.
شکست در سرمایه گذاری چیست؟ و چگونه ایجاد ترس می کند؟
در دنیای مالی، بسیاری از افراد مفهومی اشتباه از شکست در سرمایه گذاری دارند. شکست، از دیدگاه یک سرمایه گذار حرفهای، به معنای پایان مسیر یا نابودی سرمایه نیست، بلکه به معنای عدم دستیابی به اهداف مالی مورد انتظار یا تکرار تصمیمات اشتباهی است که بدون اصلاح باقی ماندهاند. در واقع، هر افتی در بازار یا هر بار که سهمی برخلاف انتظار حرکت میکند، شکست محسوب نمیشود. مهم این است که از این شرایط، تجربهای حاصل شود که در معاملات آینده نقش اصلاحگر داشته باشد.
باید تفاوت قائل شد بین ضرر مالی موقت و شکست واقعی در سرمایه گذاری. بازارهای مالی، ذاتاً نوسانی هستند و افت ارزش یک سهم یا کاهش سود در یک بازه زمانی، امری طبیعی است. اما زمانی میتوان از شکست واقعی نام برد که سرمایه گذار بدون تحلیل، بدون استراتژی مشخص و صرفاً از روی احساسات تصمیم گیری کند و بارها همان اشتباه را تکرار کند. آنگاه است که شکست در سرمایه گذاری به یک الگوی تکراری تبدیل میشود.
یکی از دلایل اصلی این برداشت اشتباه، تسلط احساسات بر تحلیل منطقی در سرمایه گذاری است. احساساتی مانند ترس، طمع، یا ناامیدی میتوانند باعث شوند که فرد یک ضرر کوچک را به عنوان یک شکست بزرگ تعبیر کند. درحالیکه کنترل هیجانات و داشتن دید بلندمدت میتواند مانع از چنین اشتباهات تحلیلی شود. درک صحیح از مفهوم شکست در سرمایه گذاری، اولین گام برای تبدیل آن به فرصتی برای رشد و یادگیری است.
همچنین پیشنهاد میکنیم بخوانید: ” بهترین سرمایه گذاری در ایران”
چرا از شکست در سرمایه گذاری میترسیم؟
چرا ما اینقدر از شکست میترسیم، مخصوصاً وقتی پای سرمایه گذاری در میان است؟ ترس از شکست در سرمایه گذاری ریشههای عمیق روانشناختی، اجتماعی و حتی فرهنگی دارد. این ترس میتواند آنقدر قوی باشد که حتی قبل از شروع مسیر، فرد را از تلاش بازدارد. برای درک بهتر ترس از سرمایه گذاری، باید به سراغ عواملی برویم که ذهن ما را شکل دادهاند: از تجربیات گذشته گرفته تا القائات محیطی و چارچوبهای ذهنیای که از کودکی در ما شکل گرفتهاند. در ادامه، هر یک از این عوامل را بررسی میکنیم:
الف؛ ریشههای روانشناختی ترس از شکست
از نظر روانشناسی، مغز انسان برای بقا طراحی شده و همواره به دنبال اجتناب از ریسک و خطر است. سرمایه گذاری بهصورت طبیعی شامل عدم قطعیت، نوسان و ریسک است، و اینها دقیقاً چیزهایی هستند که مغز ما از آنها میگریزد. وقتی پای پول و دارایی در میان باشد، ترس از از دست دادن، حتی قویتر از میل به سود است. این پدیده به نام loss aversion شناخته میشود؛ یعنی درد از دست دادن سرمایه، بیشتر از لذت بهدست آوردن همان میزان سود حس میشود.
افزون بر این، ذهن انسان شکست را به عنوان تهدیدی برای عزتنفس میبیند. ما نمیخواهیم “اشتباه کنیم” یا در نظر دیگران «بازنده» به نظر برسیم. به همین دلیل، در ناخودآگاه بسیاری از افراد، شکست در سرمایه گذاری مساوی با بیعرضگی یا ناآگاهی تلقی میشود. این طرز فکر اشتباه، باعث فلج تصمیم گیری و درجا زدن در همان نقطه شروع میشود.
ب؛ تأثیر تجربههای قبلی، اخبار منفی، یا تربیت مالی
تجربههای قبلی، چه تجربه شخصی باشد و چه شنیدهشده از دیگران، نقش بسیار مهمی در شکلگیری ترس دارند. اگر کسی در گذشته سرمایه گذاری کرده و ضرر دیده، یا اگر دائما داستانهایی از اطرافیان درباره «ورشکستگی در بورس» یا «از بین رفتن سرمایه در رمزارز» شنیده باشد، ناخودآگاه ذهنش نسبت به این حوزه مقاوم و ترسو میشود.
رسانهها و شبکههای اجتماعی هم معمولاً به جای آموزش اصول سرمایه گذاری، داستانهای شکست پررنگ را منتشر میکنند، چون این نوع محتوا بیشتر دیده و بازنشر میشود. وقتی فقط سمت تاریک بازار را ببینیم، طبیعی است که شکست در سرمایه گذاری برایمان غیرقابلتحمل و بسیار محتمل به نظر برسد.
از طرفی، بسیاری از ما در کودکی و نوجوانی هیچگونه تربیت مالی نداشتهایم. مفاهیمی مثل ریسک، بازده، یا سرمایه گذاری در خانوادهها آموزش داده نمیشوند. همین عدم آموزش باعث میشود که ورود به بازارهای مالی مثل پرتاب شدن به دنیایی ناآشنا و خطرناک به نظر برسد.
ج؛ نگاه فرهنگی به ریسک و شکست
در بسیاری از فرهنگها، از جمله در فرهنگ ما، شکست بار منفی بسیار زیادی دارد. افراد موفق معمولاً کسانی هستند که «همیشه درست تصمیم گرفتهاند» و اشتباه یا شکست، نوعی نقص شخصیتی قلمداد میشود. این نگاه باعث میشود که کسی که در سرمایه گذاری یکبار ضرر کرده، به چشم فردی «نابلد» یا «قمارباز» دیده شود. در حالی که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، شکست بخش طبیعی از مسیر موفقیت مالی و حرفهای است.
این نگاه فرهنگیِ محافظهکارانه باعث تقویت ترس از ریسک میشود. در نتیجه، افراد بهجای یادگیری اصول سرمایه گذاری و پذیرش خطا به عنوان بخشی از مسیر، ترجیح میدهند کلا وارد این حوزه نشوند تا مبادا شکست بخورند و سرزنش شوند. اما واقعیت این است که هیچ موفقیتی بدون عبور از لحظاتی که ممکن است شکست به نظر برسند، بهدست نمیآید.
ترس از شکست در سرمایه گذاری حاصل مجموعهای از باورهای نادرست، تجربههای تلخ، ذهنیتهای قدیمی و نبود آموزش درست است. اما خوشبختانه، این ترس قابل شناخت و اصلاح است. در بخشهای بعدی مقاله، یاد میگیریم چگونه از این ترس عبور کنیم و با ابزارهای عملی و ذهنی، مسیر خود را بهسمت یک سرمایه گذاری موفق هموار کنیم.
نشانههای فردی ترس از شکست در سرمایه گذاری که شاید در شما هم وجود دارد!
آیا تا به حال برای خرید یک سهم بارها تحلیل کردهاید، نظرات مختلف را خواندهاید، اما باز هم دست آخر اقدامی نکردهاید؟ یا شاید سهمی را خریدهاید و بهمحض اولین نوسان منفی، با عجله آن را فروختهاید؟ اگر چنین تجربههایی داشتهاید، ممکن است شما هم با نشانههای پنهان ترس از شکست در سرمایه گذاری دستوپنجه نرم میکنید. این ترس ممکن است آنقدر زیرپوستی عمل کند که خودتان هم متوجه نشوید که مانع اصلی رشد مالیتان، درون خودتان است. بیایید برخی از رایجترین نشانهها را بررسی کنیم:
1- تصمیم گیریهای وسواسی
یکی از نشانههای واضح ترس از شکست، تحلیلگری افراطی و وسواس در تصمیم گیری است. چنین افرادی قبل از خرید هر سهم، بارها نمودارها را بررسی میکنند، نظرات تحلیلی مختلف را میخوانند، و باز هم برای ورود به معامله مردد هستند. آنها آنقدر دنبال بهترین زمان و بهترین سهم میگردند که اغلب فرصتهای طلایی را از دست میدهند.
این وسواس فکری معمولاً از ترس ریشه میگیرد: ترس از اشتباه، ترس از ضرر، و ترس از اینکه بعداً از تصمیم خود پشیمان شوند. اما حقیقت این است که هیچکس نمیتواند آینده بازار را با قطعیت پیشبینی کند، و در سرمایه گذاری، تصمیم گیری بهموقع، گاهی از تصمیم گیری دقیقتر، ارزشمندتر است.
2- بیاعتمادی به تحلیلها
افرادی که به شدت از شکست در سرمایه گذاری میترسند، حتی وقتی تحلیل درستی در اختیارشان هست، باز هم به آن اعتماد نمیکنند. ممکن است بارها با استراتژیهایی روبهرو شوند که سودآور بودهاند، اما بهجای عمل به آنها، دنبال «عیبیابی» و «نقاط ضعف احتمالی» تحلیل میگردند. آنها بیش از حد به اشتباهات گذشته یا داستانهای منفی دیگران توجه میکنند.
این بیاعتمادی، ریشه در کمبود تجربه و عزتنفس مالی دارد. وقتی فرد خودش را شایسته موفقیت مالی نداند یا فکر کند توانایی تصمیم گیری درست را ندارد، طبیعی است که حتی در برابر اطلاعات صحیح هم موضع دفاعی بگیرد.
3- خرید نکردن یا فروش زودهنگام سهمها
یکی دیگر از نشانههای معمول این ترس، خرید نکردن در زمان مناسب یا خروج زودهنگام از معاملات سودده است. چنین فردی، حتی اگر وارد بازار شود، دائما به دنبال فرار از آن است. نوسانات عادی بازار را «علامت خطر» میبیند و بهجای مدیریت ریسک، بهسرعت اقدام به فروش سهم میکند.
در این حالت، سرمایه گذار بیشتر به فکر جلوگیری از شکست است تا دستیابی به موفقیت. نتیجهاش، از دست دادن سودهای احتمالی، احساس نارضایتی از خود و تداوم ذهنیت بازنده است. ترس از شکست در سرمایه گذاری باعث میشود فرد بهجای یک استراتژی بلندمدت و رشد محور، وارد چرخهای از اضطراب، تصمیمات عجولانه و پشیمانی مداوم شود.
بنابراین به عنوان نتیجه این بخش باید گفت، شناخت این نشانهها به شما کمک میکند بفهمید که آیا ترس از شکست در سرمایه گذاری در رفتارهای مالیتان تأثیرگذار بوده یا نه. اگر حتی یکی از این علائم را در خودتان میبینید، نگران نباشید، در ادامه مقاله به راهکارهایی میپردازیم که به شما کمک میکند از این ترس عبور کنید و با ذهنی قدرتمندتر وارد مسیر سرمایه گذاری شوید.
راهکارهای روانی برای غلبه بر ترس از شکت در سرمایه گذاری
در اینجا به چندتا از راهکارها و تکنیک هایی که می توانند به شما برای غلبه بر ترس از شکست کمک کنند، اشاره خواهیم کرد. با ما تا انتهای این قسمت از متن همراه باشید.
راهکار 1؛ تغییر نگرش نسبت به شکست در سرمایه گذاری
اولین گام برای غلبه بر ترس، بازتعریف مفهوم شکست است. بسیاری از افراد «شکست در سرمایه گذاری» را به معنی از دست دادن پول یا اشتباه در یک معامله میدانند. در حالی که این نوع نگاه بسیار محدود و مخرب است. واقعیت این است که شکستهای مالی بخشی طبیعی از فرایند یادگیری و رشد هستند. حتی موفقترین سرمایه گذاران دنیا نیز بارها اشتباه کردهاند.
اگر به شکست به عنوان یک تجربه یادگیری نگاه کنیم، آنوقت هر ضرر میتواند تبدیل به یک درس ارزشمند شود. تغییر نگرش از «شکست = فاجعه» به «شکست = مسیر رشد» باعث میشود احساس گناه، خجالت یا ترس کمتری تجربه کنیم و با ذهنی بازتر به تحلیل و تصمیم گیری ادامه دهیم.
راهکار 2؛ تمرین پذیرش ریسک و عدم قطعیت
یکی از دلایل ریشهای ترس، میل به قطعیت و پیشبینیپذیری است. اما سرمایه گذاری، ذاتاً با عدم قطعیت همراه است. هیچ کس نمیتواند آینده بازار را صددرصد پیشبینی کند. بنابراین، بهجای جنگیدن با این واقعیت، باید یاد بگیریم آن را بپذیریم.
تمرینهای ذهنآگاهی، تجسم مثبت و حتی قرار گرفتن تدریجی در موقعیتهای پرریسک کنترلشده، میتوانند به فرد کمک کنند تا با این حسِ ناآرامی کنار بیاید. سرمایه گذارانی که «ریسکپذیری هوشمندانه» را تمرین میکنند، نه تنها ترس کمتری دارند، بلکه با اطمینان بیشتری در بازار عمل میکنند. پذیرش عدم قطعیت، یکی از پایههای مهم برای گذر از ترس شکست در سرمایه گذاری است.
راهکار 3؛ تقویت اعتماد به نفس مالی
اعتماد به نفس مالی یعنی باور به توانایی خود در تصمیم گیری درست درباره پول. وقتی فرد نداند چطور بازار را تحلیل کند یا نتواند ارزش یک دارایی را تشخیص دهد، طبیعی است که دچار ترس و تردید شود. اما خوشبختانه، این اعتماد به نفس قابل آموزش و تقویت است.
مطالعه منابع معتبر، شرکت در دورههای آموزشی، تمرین تحلیل تکنیکال یا بنیادی، و حتی شبیهسازی معاملات در حسابهای آزمایشی، میتواند به فرد احساس کنترل و تسلط بدهد. هرچه درک ما از بازار و سرمایه گذاری عمیقتر شود، ترس از شکست نیز کاهش مییابد، چون بهجای حس بلاتکلیفی، حس مجهز بودن داریم.
راهکار 4؛ گفتگو با افراد موفق در سرمایه گذاری
یکی از راههای قدرتمند برای تغییر ذهنیت، صحبت با افرادی است که مسیر موفقیت را طی کردهاند. افرادی که با شکستهای خود صادقانه برخورد کردهاند و آنها را تبدیل به سکوی پرتاب کردهاند. این مکالمات میتوانند به طرز چشمگیری ترس ما را کاهش دهند، چون میبینیم که اشتباهات و ضررها، بخشی از مسیر هر سرمایه گذار حرفهای بودهاند.
شنیدن تجربیات دیگران، چه از طریق گفتوگو مستقیم، چه از طریق کتابها، مصاحبهها یا پادکستها، باعث میشود ترس ما از «تنها بودن» یا «نابلدی» از بین برود. این ارتباط انسانی، هم انگیزهبخش است و هم به فرد نشان میدهد که «شکست در سرمایه گذاری» پایان راه نیست، بلکه میتواند شروعی دوباره و قدرتمندتر باشد.
بنابراین، ترس، اگر مدیریت نشود، میتواند مسیر سرمایه گذاری را فلج کند. اما با استفاده از این راهکارهای روانی، از تغییر نگرش نسبت به شکست گرفته تا ایجاد شبکهای از افراد موفق، میتوان ذهنیت خود را تقویت کرد و با اعتمادبهنفس بیشتری وارد بازار شد. در ادامه مقاله، به سراغ راهکارهای عملی و تکنیکی برای کاهش احتمال شکست در سرمایه گذاری خواهیم رفت.
راهکارهای عملی برای کاهش ریسک و شکست در سرمایه گذاری
ترس از شکست در سرمایه گذاری زمانی کمتر میشود که سرمایه گذار ابزارهایی برای کنترل ریسک در اختیار داشته باشد. در این بخش، راهکارهایی کاربردی و ملموس ارائه میدهیم که با اجرای آنها میتوانید میزان ریسک را کاهش دهید و با آرامش بیشتری در بازار فعالیت کنید.
گام یک؛ شروع با سرمایه کم
هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید باید با تمام داراییتان وارد بازار شوید. اتفاقاً شروع با سرمایه کم، بهترین روش برای آشنایی عملی با فضای سرمایه گذاری است. این کار به شما فرصت میدهد اشتباه کنید، یاد بگیرید و تجربه کسب کنید، بدون اینکه ضررهای بزرگی متحمل شوید.
همچنین سرمایه گذاری با پول کم، ذهن شما را از فشار روانی آزاد میکند و کمک میکند تصمیم گیریهای منطقیتری داشته باشید. این رویکرد قدم به قدم، بهترین مسیر برای کاهش احتمال شکست در سرمایه گذاری است.
گام دو؛ تعیین حد ضرر و استراتژی خروج
یکی از تفاوتهای اصلی بین سرمایه گذار حرفهای و احساسی، داشتن برنامه برای شرایط بد است. تعیین «حد ضرر» یعنی شما از قبل مشخص میکنید در صورت افت قیمت سهم به چه حدی، بدون احساسات آن را خواهید فروخت تا جلوی ضرر بیشتر گرفته شود.
استراتژی خروج فقط برای مواقع ضرر نیست؛ حتی برای سود هم باید برنامه داشت. تعیین حد سود، تنظیم زمان نگهداری سهم، و داشتن پلن خروج، از ضروریترین ابزارهای مدیریت سرمایه هستند و احتمال شکست را بهشدت کاهش میدهند.
گام سه؛ یادگیری مداوم تحلیل تکنیکال و بنیادی
تحلیل تکنیکال (بر اساس نمودارها و رفتار قیمت) و تحلیل بنیادی (بر اساس عملکرد مالی شرکتها)، دو ستون اصلی برای تصمیم گیری درست هستند. هرچه در این زمینهها دانش بیشتری داشته باشید، وابستگی شما به حدس و گمان یا شایعات بازار کمتر میشود.
این مهارتها با تمرین مداوم به دست میآیند، نه صرفاً با خواندن چند مقاله یا دوره کوتاه. اما وقتی آنها را به دست بیاورید، اعتماد بهنفس مالیتان چند برابر میشود، چون تصمیمهایتان مبتنی بر اطلاعات خواهد بود، نه احساس.
گام چهار؛ تنوع بخشی به پرتفوی
نکتهای قدیمی اما همچنان کاربردی: همه تخممرغها را در یک سبد نگذارید. ساخت یک سبد سرمایه گذاری متنوع، یعنی پخش کردن سرمایه در چند صنعت، چند سهم و شاید حتی چند نوع دارایی (مثلاً سهام، صندوق درآمد ثابت، طلا و…)، باعث میشود اگر یکی از داراییها افت کرد، کل سرمایه شما آسیب نبیند.
تنوع، بیمهنامهای در برابر ریسکهای ناگهانی است و احتمال شکست در سرمایه گذاری را به طرز چشمگیری پایین میآورد.
همچنین پیشنهاد میکنیم بخوانید: ” اصول سرمایه گذاری موفق”
از شکست در سرمایه گذاری تا یادگیری: تجربیات الهامبخش
شاید هیچ چیز بهاندازه شنیدن داستانهای واقعی افراد موفق که روزی شکست خوردهاند، تأثیرگذار نباشد. در دنیای سرمایه گذاری، شکست نه تنها ننگ نیست، بلکه بخشی جداییناپذیر از مسیر موفقیت است.
نقل قولها و نمونههایی از افراد موفق
وارن بافت، یکی از بزرگترین سرمایه گذاران تاریخ، بارها اعتراف کرده که برخی از سرمایه گذاریهایش اشتباه بودهاند و حتی ضررهای بزرگی متحمل شده است. اما آنچه او را موفق کرده، توانایی تحلیل اشتباهات و اصلاح مسیر بوده است.
ری دالیو، مؤسس بزرگترین صندوق پوشش ریسک دنیا، در کتابش اعتراف میکند که در ابتدای کار خود به خاطر پیشبینی اشتباه بازار، تقریباً ورشکست شد. اما از همان اشتباه، پایهای برای رشد ذهنی و ساخت یک سیستم قوی سرمایه گذاری بنا کرد.
یادگیری از اشتباهات گذشته
هیچ تجربهای به اندازه اشتباهات شخصی مؤثر نیست. اما شرط آن، این است که از آنها یاد بگیریم. به جای سرزنش خود، شکستها را به عنوان «بازخورد» نگاه کنید. هر ضرر، نکتهای برای اصلاح است. اگر دفترچهای از معاملات گذشته خود داشته باشید، میتوانید الگوهای اشتباهتان را شناسایی و اصلاح کنید.
نقش آموزش و مشاوره در کاهش ترس
ترس از شکست در سرمایه گذاری اغلب از ناآگاهی و تنهایی در مسیر ناشی میشود. اما با استفاده از منابع آموزشی و مشاورههای حرفهای، میتوان این ترس را به قوت تبدیل کرد.
شرکت در دورههای آموزشی
دورههای حضوری یا آنلاین با محوریت تحلیل بازار، روانشناسی سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه میتوانند به شکل قابل توجهی دانش و دید شما را بالا ببرند. وقتی یاد بگیرید که تصمیمهایتان چطور باید ساخته شوند، ترس کمتر میشود.
حتی دورههای ساده هم میتوانند شکاف بزرگی میان ترس و توانمندی را پر کنند.
مشاوره با افراد خبره و تحلیلگران
استفاده از تجربه مشاوران مالی یا تحلیلگران حرفهای به شما کمک میکند که مسیرتان را سریعتر و کماشتباهتر طی کنید. تحلیلگران به جای شما فکر نمیکنند، اما ابزارهایی در اختیارتان میگذارند که کمک میکند تصمیم نهایی را دقیقتر بگیرید.
داشتن منتور در سرمایه گذاری
یک منتور (راهنما) که خودش مسیر سرمایه گذاری را طی کرده باشد، میتواند بسیار ارزشمند باشد. او نه تنها به شما دانش میدهد، بلکه با حضورش احساس امنیت و اعتماد را در شما تقویت میکند. منتور مانند چراغی است که در مسیر تاریک بازار، جلوی شما را روشن نگه میدارد.
جمعبندی و مرور نکات کلیدی در مورد ترس از شکست در سرمایه گذاری
در این مقاله، سعی کردیم به یکی از عمیقترین موانع ورود یا ادامه مسیر سرمایه گذاری بپردازیم: ترس از شکست سرمایه گذاری.
ابتدا با طرح این سؤال شروع کردیم که چرا بسیاری از ما از شکست در سرمایه گذاری میترسیم؟ متوجه شدیم که این ترس ریشههای روانشناختی، فرهنگی و حتی تجربی دارد. سپس بررسی کردیم که ترس چه تاثیری بر تصمیم گیری مالی دارد، چطور باعث میشود وارد بازار نشویم، یا از فرصتها بترسیم و سرمایهمان را محافظهکارانه و کماثر به کار بگیریم.
در نهایت، مجموعهای از راهکارهای روانی، عملی، آموزشی و تجربی را مرور کردیم که به کمک آنها میتوان ترس را به تدریج کنترل کرد و آن را به ابزار رشد تبدیل کرد.