ترس از سرمایه گذاری چیست؟ چگونه بر این ترس غلبه کنیم؟ ترس از سرمایه گذاری طبیعی است یا نه؟ ترس از سرمایه گذاری چه نشانه هایی دارد و پیامدهای آن چیست؟ در این مقاله از کارینکس، قصد داریم به صورت مفصل، به این موضوع بپردازیم که ترس در سرمایه گذاری چیست و چه نشانه هایی دارد؟
سرمایه گذاری به معنای تخصیص منابع مالی در مسیر کسب سود و افزایش دارایی در آینده است. این فرآیند میتواند اشکال گوناگونی داشته باشد؛ از خرید سهام و اوراق بهادار گرفته تا سرمایه گذاری در بازارهای طلا، مسکن، ارز یا حتی راهاندازی کسب و کارهای کوچک و بزرگ.
هدف نهایی سرمایه گذاری، حفظ ارزش پول در برابر تورم و دستیابی به ثبات و رشد مالی در بلندمدت است. در شرایط اقتصادی پرتلاطم و متغیر، نظیر آنچه در سالهای اخیر در ایران تجربه شده است، اهمیت سرمایه گذاری به عنوان ابزاری برای مدیریت ریسک و افزایش قدرت خرید بیش از پیش احساس میشود. در غیاب راهکارهای سرمایه گذاری هوشمندانه، قدرت اقتصادی خانوارها در برابر تورم و کاهش ارزش پول ملی، به شدت آسیبپذیر خواهد بود.
با این حال، با وجود اهمیت بالای سرمایه گذاری در اقتصاد فردی و ملی، بخش قابلتوجهی از مردم ایران نسبت به این مقوله نگرانیهای جدی دارند. ترس از سرمایه گذاری پدیدهای است که ریشه در عوامل مختلفی دارد؛ از جمله بیثباتی بازارها، تجربههای منفی در گذشته، نبود آموزش مالی کافی، و کاهش اعتماد عمومی به نهادهای اقتصادی و مالی.
این وضعیت منجر به آن شده است که بسیاری از افراد به جای انتخاب مسیرهای اصولی سرمایه گذاری، ترجیح دهند سرمایه خود را به صورت غیرفعال نگهداری کنند یا صرف خرید داراییهای کم ریسک اما غیرمولد نمایند. در این مقاله از آکادمی کارینکس، به صورت مفصل، به بررسی ابعاد مختلف ترس از سرمایه گذاری، ریشههای آن در بافت اقتصادی و اجتماعی ایران، و راهکارهای مقابله با آن خواهیم پرداخت.
ترس از سرمایه گذاری چیست؟
به صورت خلاصه ترس از سرمایه گذاری، نوعی احساس اضطراب یا نگرانی نسبت به از دست دادن سرمایه یا مواجهه با آیندهای نامعلوم در نتیجه تصمیمات مالی است. این ترس میتواند از تجربههای پیشین، شنیدههای منفی، یا حتی کمبود آگاهی نشأت گیرد و فرد را از ورود به بازارهای مالی باز دارد.
در بسیاری از موارد، این ترس نه صرفا یک واکنش احساسی، بلکه نتیجهای از عدم درک کامل نسبت به سازوکارهای سرمایه گذاری و پیامدهای آن است. در ادبیات روانشناسی مالی، این پدیده به عنوان یکی از موانع مهم بر سر راه توسعه اقتصادی فردی و جمعی شناخته میشود.
تمایز میان احتیاط منطقی و ترس فلجکننده در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار است. احتیاط منطقی زمانی رخ میدهد که فرد، پس از بررسی و تحلیل دقیق، با آگاهی از ریسکها و فرصتها، تصمیم میگیرد در چه حوزههایی سرمایه گذاری کند و در چه مواردی از ورود خودداری نماید. این نوع رفتار، نشانهای از بلوغ مالی و قدرت مدیریت سرمایه محسوب میشود.
در مقابل، ترس فلجکننده زمانی بروز میکند که فرد بدون بررسی واقعیات، صرفا به دلیل اضطراب یا تجربیات منفی خود یا دیگران، از هرگونه فعالیت سرمایه گذاری صرفنظر میکند. در این حالت، ترس جای تحلیل را میگیرد و به یک مانع روانی بدل میشود که مانع از رشد اقتصادی فرد خواهد شد.
نکتهای که باید بدان توجه داشت آن است که ترس، ذاتاً پدیدهای منفی نیست. در بسیاری از موارد، ترس میتواند نقش هشداردهنده و محافظتی ایفا کند. برای مثال، ترس از زیان مالی ممکن است فرد را به سمت آموزش بیشتر، مشاوره با کارشناسان مالی و انتخابهای دقیقتر سوق دهد.
آنچه ترس را به یک عامل بازدارنده تبدیل میکند، زمانی است که بدون منطق و تحلیل، مانع هرگونه اقدام شود. در دنیای مالی، همواره درصدی از ریسک وجود دارد، اما مدیریت این ریسک، نه پرهیز کامل از آن، کلید موفقیت سرمایه گذاری است. بدین ترتیب، شناخت و مهار ترس از سرمایه گذاری، نخستین گام در مسیر ساخت آیندهای مالی پایدار خواهد بود.
دلایل اصلی ترس از سرمایه گذاری چیست؟
ترس از سرمایه گذاری در ایران، پدیدهای است که نمیتوان آن را صرفاً به احساسات فردی یا نگرانیهای شخصی نسبت داد. این ترس، اغلب ریشه در واقعیات اقتصادی، تجربیات تاریخی، و چالشهای ساختاری دارد که جامعه ایرانی طی سالهای متمادی با آن مواجه بوده است. در ادامه، مهمترین دلایل شکلگیری این نگرانی عمومی را بررسی خواهیم کرد.
1- تجربههای منفی گذشته
یکی از عوامل مهم در شکلگیری ترس از سرمایه گذاری در ایران، تجربههای تلخ گذشته است که آثار آن همچنان در حافظه جمعی مردم باقی مانده است. مهمترین نمونه در این زمینه، سقوط بازار سرمایه در سال ۱۳۹۹ است. در آن سال، بسیاری از افراد که بدون دانش کافی و صرفاً به امید سود سریع وارد بورس شده بودند، با زیانهای سنگین مواجه شدند. دولت نیز که پیشتر مردم را به سرمایه گذاری در بورس ترغیب کرده بود، در مدیریت بحران عملکرد مؤثری نداشت و همین مسئله موجب شد بسیاری از سرمایه گذاران خرد احساس کنند که مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند.
علاوه بر بازار بورس، رواج پروژههای کلاهبرداری مالی و طرحهای پانزی نیز نقش مهمی در تضعیف اعتماد عمومی به سرمایه گذاری ایفا کرده است.
شرکتها و افراد سودجویی که با وعده سودهای غیرمنطقی و سریع، مردم را به سرمایه گذاری در طرحهای نامعتبر ترغیب کردند، در نهایت موجب ورشکستگی مالی تعداد زیادی از شهروندان شدند. این تجربههای منفی، در ناخودآگاه بسیاری از مردم باقی مانده و باعث شده هرگونه پیشنهاد سرمایه گذاری، حتی در چارچوبهای قانونی و اصولی، با دیده تردید نگریسته شود.
2- نوسانات شدید بازارها
اقتصاد ایران در سالهای اخیر با نوسانات بسیار شدید و غیرقابل پیشبینی در بازارهای مختلف مواجه بوده است. نرخ ارز، قیمت طلا، بازار مسکن و حتی بورس، همگی با فراز و فرودهای ناگهانی همراه بودهاند که نه تنها برنامهریزی مالی را دشوار کرده، بلکه سرمایه گذاری را به فرآیندی بسیار پرریسک تبدیل نموده است.
نبود ثبات اقتصادی و سیاست گذاریهای مقطعی، از جمله دلایل اصلی بروز این نوسانات است. تغییر مکرر قوانین مالیاتی، محدودیتهای ارزی، مداخلات ناگهانی در بازارها، و تحولات سیاسی داخلی و بینالمللی، همگی دست به دست هم دادهاند تا فضای اقتصادی کشور برای سرمایه گذاران غیرقابل پیشبینی و در نتیجه، ناامن تلقی شود.
چنین محیطی، حتی برای سرمایه گذاران حرفهای نیز چالش برانگیز است، چه رسد به شهروندان عادی که تمایل دارند بخشی از سرمایه خود را برای آینده به کار گیرند. در چنین فضایی، ترس از تصمیم اشتباه یا از دست رفتن سرمایه به طور طبیعی افزایش مییابد.
3- کمبود دانش مالی
کمبود سواد مالی در میان عموم مردم، یکی دیگر از موانع مهم بر سر راه سرمایه گذاری در ایران است. در نظام آموزشی کشور، آموزش مفاهیم پایهای مالی و اقتصادی عملاً جایی ندارد. دانشآموزان و دانشجویان حتی در مقاطع بالای تحصیلی نیز با اصولی مانند بودجهبندی، ریسک، بازده، تنوع سرمایه گذاری و تحلیل بازار آشنا نمیشوند.
این خلأ آموزشی، زمینه ساز شکلگیری باورهای نادرست درباره سرمایه گذاری شده است. برای مثال، بسیاری از مردم سرمایه گذاری را تنها در قالب خرید ارز یا طلا میشناسند، یا تصور میکنند که برای ورود به بازار سرمایه، حتماً باید تخصص بالایی داشته باشند. برخی نیز سرمایه گذاری را با قمار یا شانس اشتباه میگیرند. در چنین شرایطی، نبود دانش کافی باعث میشود افراد از ترس اشتباه، به کلی از ورود به دنیای سرمایه گذاری خودداری کنند.
4- بیاعتمادی به نهادهای مالی
در سالهای اخیر، سطح اعتماد عمومی به نهادهای مالی کشور به شکل قابل توجهی کاهش یافته است. بسیاری از مردم نسبت به عملکرد بانکها، بورس، صندوقهای سرمایه گذاری و حتی شرکتهای بیمه تردید دارند. این بیاعتمادی، بخشی ریشه در ناکارآمدیها و بخشی دیگر در شفاف نبودن اطلاعات دارد.
نمونههایی مانند بسته شدن صندوقهای سرمایه گذاری، توقف ناگهانی نمادها در بورس بدون اطلاعرسانی شفاف، یا تضاد منافع در برخی شرکتهای مشاوره مالی، منجر به شکلگیری این تصور شده است که بازار مالی کشور بهدرستی نظارت نمیشود و احتمال سوءاستفاده از سرمایه گذاران، بالا است.
همچنین، ترس از دستکاری بازار توسط بازیگران بزرگ یا نهادهای دولتی، باعث میشود مردم احساس کنند که حتی در صورت داشتن دانش کافی نیز ممکن است قربانی تصمیمگیریهای پشت پرده شوند. این وضعیت، انگیزه ورود به عرصه سرمایه گذاری را به شدت تضعیف میکند.
5- ترس از ریسک و از دست دادن پول
در نهایت، بسیاری از افراد به صورت ذاتی نسبت به پذیرش ریسک مقاومت دارند. ریسکگریزی، به عنوان یک ویژگی رفتاری روانشناختی، در میان بسیاری از سرمایه گذاران ایرانی مشاهده میشود. در واقع، ترجیح ذهنی به حفظ سرمایه، حتی اگر موجب کاهش ارزش آن در برابر تورم شود، بر احتمال سودآوری سرمایه گذاری اولویت مییابد. این پدیده نه فقط در ایران، بلکه در بسیاری از جوامع با نظام اقتصادی بیثبات، شیوع دارد.
اگر این رویکرد را با رفتار مالی مردم در کشورهای توسعهیافته مقایسه کنیم، تفاوت آشکاری مشاهده میشود. در بسیاری از کشورهای پیشرفته، بخش زیادی از مردم از سنین پایین با مفاهیم سرمایه گذاری آشنا میشوند و از طریق ابزارهایی مانند صندوقهای بازنشستگی یا بازارهای سرمایه، بخشی از درآمد خود را به سرمایه گذاری اختصاص میدهند. در حالی که در ایران، این رویکرد هنوز به صورت فراگیر نهادینه نشده است و بسیاری از مردم، به دلیل ترس از از دست دادن پول، ترجیح میدهند دارایی خود را در قالبهایی مانند سپرده بانکی، ارز یا طلا نگهداری کنند؛ حتی اگر این انتخابها فاقد بازده واقعی و مولد باشند.
همچنین به شدت توصیه میکنیم راجع به شاخص ترس و طمع اطلاعات بدست آورید. این شاخص به شما کمک میکند تا حدودی از تاثیرات روانی بازار بر رفتار مردم آگاه شوید و تا حد زیادی از ضررهای احتمالی جلوگیری کنید. ما در مقاله ای از آکادمی کارینکس به بررسی شاخص ترس و طمع با بیان ساده و درک آسان پرداخته ایم.
تأثیرات ترس از سرمایه گذاری بر اقتصاد فردی و ملی
ترس از سرمایه گذاری، صرفاً یک موضوع روانی یا فردی نیست، بلکه پیامدهای عمیقی برای اقتصاد در سطح خرد (شخصی) و کلان (ملی) به همراه دارد. زمانی که درصد قابلتوجهی از جامعه از ورود به بازارهای سرمایه گذاری پرهیز میکنند، نه تنها رشد مالی شخصی متوقف میشود، بلکه منابع مالی که میتوانستند در مسیر تولید، اشتغال و نوآوری قرار گیرند، از جریان اقتصاد مولد خارج میشوند. در ادامه، به سه اثر کلیدی این پدیده میپردازیم:
الف؛ عقبماندگی در رشد مالی شخصی
مهمترین پیامد ترس از سرمایه گذاری، عدم رشد دارایی و ثروت در سطح فردی است. در اقتصادی مانند ایران که نرخ تورم بالا و نوسانات قیمتها مداوم است، نگهداری پول به صورت نقد یا سپردههای بانکی کمبازده، عملاً به معنای کاهش قدرت خرید در طول زمان است. فردی که به دلیل ترس از ریسک، از سرمایه گذاری در بازارهایی مانند بورس، مسکن یا حتی صندوقهای سرمایه گذاری خودداری میکند، در عمل فرصتهای رشد مالی را از دست میدهد.
این عقبماندگی در بلندمدت میتواند به تفاوتهای قابل توجه در کیفیت زندگی افراد منجر شود. کسانی که با دانش و برنامهریزی وارد سرمایه گذاری شدهاند، توانستهاند دارایی خود را در برابر تورم حفظ یا حتی افزایش دهند، در حالی که افراد ترسزده، با وجود کار و پسانداز، دچار افت مالی شدهاند. این شکاف مالی، نهتنها نابرابری اقتصادی را افزایش میدهد، بلکه موجب سرخوردگی و بیانگیزگی در میان بخش بزرگی از جامعه میشود.
ب؛ کاهش نرخ سرمایه گذاری داخلی
در سطح ملی، هنگامی که اعتماد عمومی به سرمایه گذاری تضعیف میشود، یکی از مهمترین پیامدها، کاهش نرخ سرمایه گذاری داخلی است. سرمایه گذاری، موتور محرک تولید و رشد اقتصادی محسوب میشود. در صورتی که مردم تمایلی به تزریق سرمایه خود به پروژههای تولیدی، کارآفرینی یا بازار سرمایه نداشته باشند، جریان نقدینگی به سمت فعالیتهای مولد کاهش یافته و رکود اقتصادی تشدید میشود.
در چنین شرایطی، دولت ناچار است برای جبران این خلأ، از منابع خارجی یا چاپ پول استفاده کند که هر دو گزینه، به نوبه خود، موجب افزایش بدهی یا تورم میشوند. کاهش سرمایه گذاری داخلی همچنین تأثیر مستقیمی بر نرخ اشتغال، بهرهوری و رقابتپذیری اقتصاد دارد.
بسیاری از کسب و کارهای نوپا به دلیل نبود منابع مالی کافی، در مراحل ابتدایی متوقف میشوند یا اصلاً شکل نمیگیرند. این روند، در نهایت موجب کاهش نوآوری، فرار سرمایه و کاهش رشد پایدار اقتصادی خواهد شد.
ج؛ افزایش نگهداری پول نقد یا خرید داراییهای غیرمولد
یکی دیگر از نتایج مستقیم ترس از سرمایه گذاری، تمایل به نگهداری پول نقد یا خرید داراییهایی است که نقش مولدی در اقتصاد ندارند.
در ایران، بسیاری از افراد بهجای سرمایه گذاری در بازارهای رسمی یا تولیدی، ترجیح میدهند سرمایه خود را صرف خرید طلا، ارز، خودرو یا حتی کالاهای مصرفی کنند. اگرچه این داراییها ممکن است در کوتاه مدت ارزش خود را حفظ کنند، اما برخلاف سرمایه گذاری در تولید یا سهام، نقشی در رشد اقتصادی کشور ایفا نمیکنند.
انباشت سرمایه در چنین داراییهایی، به جای هدایت آن به سمت فعالیتهای مولد، باعث ایجاد حبابهای قیمتی، کاهش عرضه سرمایه در بازار پول و سرمایه، و در نتیجه افزایش نرخ بهره و تورم میشود. از سوی دیگر، نگهداری پول نقد نیز به دلیل تورم بالا، نوعی خودزنی مالی است که موجب فرسایش ثروت شخصی میگردد. در هر دو حالت، سرمایهای که میتوانست در خدمت تولید، اشتغال و پیشرفت اقتصادی قرار گیرد، عملاً از چرخه فعال اقتصاد کنار گذاشته میشود.
چطور بر ترس از سرمایه گذاری غلبه کنیم؟
غلبه بر ترس از سرمایه گذاری نیازمند ترکیبی از آموزش، تجربه تدریجی، برنامهریزی مالی و به کارگیری راهکارهای مدیریت ریسک است. ترس زمانی کاهش مییابد که فرد بهجای تصمیمگیری احساسی، با دانش و اعتماد به نفس وارد عمل شود. در این بخش، مهمترین روشهای عملی برای عبور از ترس و ورود هوشمندانه به عرصه سرمایه گذاری معرفی میشوند.
گام یک؛ آموزش مالی ببینید!
اولین و مهمترین گام برای کاهش ترس از سرمایه گذاری، کسب دانش مالی معتبر و هدفمند است. بسیاری از نگرانیها زمانی شکل میگیرند که افراد درک روشنی از نحوه عملکرد بازارها، میزان ریسکها، و ابزارهای مالی ندارند. در چنین شرایطی، ابهام باعث اضطراب شده و فرد را از ورود به حوزه سرمایه گذاری بازمیدارد.
برای رفع این مشکل، توصیه میشود که از منابع آموزشی معتبر استفاده شود. این منابع میتوانند شامل کتابهای تخصصی، مقالات علمی، وبسایتهای رسمی مالی، دورههای آنلاین، و همچنین کلاسهای حضوری باشند. علاوه بر این، مشورت با متخصصان امور مالی و مشاوران سرمایه گذاری نیز میتواند نقش مهمی در درک بهتر فرصتها و خطرات ایفا کند. افزایش سواد مالی نه تنها ترس را کاهش میدهد، بلکه توانایی تحلیل و تصمیمگیری منطقی را در فرد تقویت مینماید.
گام دو؛ با مبالغ کوچک شروع کنید.
برای افرادی که تجربهای در سرمایه گذاری ندارند، ورود مستقیم با مبالغ بالا میتواند اضطرابآور باشد. بهترین راه برای غلبه بر این نگرانی، شروع سرمایه گذاری با مبالغ کوچک و در قالبهای ساده و قابلدرک است. این رویکرد به فرد اجازه میدهد که به صورت تدریجی با فضای سرمایه گذاری آشنا شود، بدون آنکه فشار روانی یا ریسک سنگین متحمل شود.
این سرمایه گذاری اولیه میتواند شامل خرید واحدهای صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت، اوراق مشارکت، یا حتی بخشی از یک سهم معتبر بورسی باشد. در این مسیر، تجربه عملی به مرور اعتماد به نفس فرد را افزایش داده و به او نشان میدهد که با مدیریت درست، سرمایه گذاری نه تنها خطرناک نیست، بلکه میتواند بخشی از یک برنامهریزی مالی موفق باشد.
برای سرمایه گذاری با پول کم، پیشنهاد میکنیم مقاله ای که در این باره در آکادمی کارینکس آماده کرده ایم را مطالعه کنید. در آنجا پیشنهادهایی ارائه کردیم که امکان سرمایه گذاری با سرمایه کم را برای شما آسان تر خواهد نمود.
گام سه؛ هدفگذاری مالی داشته باشید.
یکی از دلایل اصلی ترس در سرمایه گذاری، نبود شفافیت در مورد علت و هدف این اقدام است. زمانی که فرد فاقد هدف مالی مشخص است، ورود به بازارهای مالی میتواند بیمعنا یا بیثبات به نظر برسد. بر همین اساس، توصیه میشود قبل از هرگونه تصمیمگیری، اهداف مالی کوتاه مدت و بلندمدت به صورت دقیق تعریف شوند.
این اهداف میتوانند شامل مواردی نظیر تامین هزینه تحصیل فرزندان، خرید مسکن، بازنشستگی مطمئن، یا حفظ ارزش دارایی در برابر تورم باشند. سرمایه گذاری باید با این اهداف هماهنگ شود. تمرکز بر دیدگاه بلندمدت نیز اهمیت بالایی دارد. بسیاری از ترسها ناشی از نوسانات روزمره بازار است، در حالی که با نگاه بلندمدت، این نوسانات جزئی و گذرا تلقی میشوند. هدفگذاری مالی شفاف، به سرمایه گذاری معنا میدهد و موجب کاهش سردرگمی و تردید در مسیر میشود.
در سبد سرمایه گذاری خود تنوع ایجاد کنید.
یکی از اصول اساسی در کاهش ریسک و مدیریت ترس، تنوعبخشی به سبد سرمایه گذاری است. این اصل به این معناست که نباید تمام دارایی خود را در یک بازار یا ابزار خاص سرمایه گذاری کرد. زمانی که داراییها در چندین حوزه مختلف توزیع شده باشند، کاهش ارزش در یک بخش، میتواند با افزایش ارزش در بخش دیگر جبران شود. این رویکرد، به طور مؤثری میزان ریسک را کاهش داده و احساس امنیت بیشتری به سرمایه گذار میدهد.
در شرایط ایران، نمونههایی از تنوع سرمایه گذاری میتواند شامل ترکیب موارد زیر باشد:
- سپردههای بانکی و اوراق با درآمد ثابت برای کاهش ریسک کلی
- سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار (با تحلیل یا از طریق صندوقهای سرمایه گذاری)
- خرید طلا یا سکه بهعنوان پوشش تورمی
- سرمایه گذاری در مسکن در مقیاسهای کوچک
- استفاده از صندوقهای سرمایه گذاری متنوع یا ETFها
با اجرای این استراتژی، فرد احساس نمیکند که همه دارایی خود را در معرض یک خطر خاص قرار داده و در نتیجه، با آرامش و اعتماد بیشتری مسیر سرمایه گذاری را ادامه میدهد.
جمع بندی و نتیجه گیری در مورد ترس از سرمایه گذاری
ترس از سرمایه گذاری، پدیدهای چندبعدی است که ریشه در عوامل روانی، اجتماعی، اقتصادی و تاریخی دارد. این ترس در ایران، به واسطهی تجربههای منفی گذشته، بیثباتی اقتصادی، ضعف زیرساختهای آموزشی و بیاعتمادی عمومی به نهادهای مالی، نمود پررنگتری یافته است.
نتیجه آن، کاهش مشارکت مردم در بازارهای مالی، رکود سرمایه گذاری مولد، و گسترش رفتارهای محافظه کارانه ای است که نه تنها مانع رشد مالی فردی میشود، بلکه توسعه اقتصادی کشور را نیز با چالش مواجه میسازد.
با این حال، این وضعیت اجتنابناپذیر نیست. راهکارهایی نظیر ارتقاء سواد مالی، شروع سرمایه گذاری با مبالغ کوچک، هدفگذاری شفاف مالی و به کارگیری اصول مدیریت ریسک، میتوانند نقش مؤثری در کاهش این ترس ایفا کنند.
مهمتر از همه، تغییر نگرش نسبت به سرمایه گذاری از یک عمل پرریسک و ترسناک، به یک مهارت قابل یادگیری و بخشی از زیست مالی هوشمندانه، ضرورتی اجتنابناپذیر برای آیندهای مطمئن است.
در نهایت، برای آنکه سرمایه گذاری به یک عادت رفتاری رایج در جامعه تبدیل شود، نیازمند همکاری همزمان افراد، نظام آموزشی، رسانهها، و سیاست گذاران اقتصادی هستیم. تنها در این صورت است که میتوان از ظرفیتهای گسترده سرمایههای خرد برای حرکت در مسیر رشد، اشتغال زایی و ثروتآفرینی بهرهبرداری کرد.